از اواخر دهه ۱۸۵۰ میلادی که داروین نظریهٔ تکامل (فرگشت) خود را مبنی بر ایجاد تغییر در گونههای جانداران در اثر تغییرات ژنتیکیِ رخداده در نسلهای گوناگون منتشر ساخت، مکتبها و نگرشهای گوناگونی در شاخههای مختلف علمی و فلسفی بر مبنای این نظریه شکل گرفتهاند. یکی از این شاخهها، گرایشی با نام «زیستشناسی اجتماعی» [Sociobiology] است. دانشمندان این گرایش سعی دارند تا رفتارهای جانوران را بر پایهٔ نظریهٔ تکامل تبیین کنند. برای مثال، آنها این رفتار که تقریباً همه موشها از گربهها فرار میکنند را این چنین توضیح میدهند: «موشهایی که در گذشته از گربهها فرار نمیکردند خورده میشدند. بنابراین فرزندان کمتری از این موشها در مقایسه با موشهایی که از گربهها فرار میکردند باقی میمانده است. اگر بپذیریم که رفتار «فرار از گربهها» منشا ژنتیکی دارد و از والدین به فرزندان منتقل میشود. پس از گذشت چند نسل ترکیب جمعیتی موشها به گونههای تغییر کرده است که همه آنها از گربهها فرار میکنند. بنابراین به این شکل میتوان تبیین کرد که چرا امروزه موشها از گربهها فرار میکنند». در واقع زیستشناسان اجتماعی اعتقاد دارند که رفتار جانداران را نیز میتوان همانند آناتومی آنها در طول تاریخ تکامل جستجو کرد. … ادامه